اویشی : بله خانوم ایچیزن فکر کنم از اشناهاتون باشه
ریوما :به احتمال زیاد
اویشی : اما هنوز نیومده
ریوما پس شما برو به سخنرانی برس که یه ملت منتظر نشتن من برم ببینم این خانم ایچیزن کی هستن
اویشی : پس بعد سخنرانی همین جا همدیگه رو میبینیم
ریوما باشه و سپس به سمت در ورودی دانشگاه دوید
ریوما :
(حالا مربی وقتی میبینه اونجا نیستی نابودت میکنه)
ولی تنها خوبیش اینجا بود که تونستم سخنرانی رو بپیچونم
(حالا واقعا خانوم ایچیزن کیه ؟")
ایکاش قابلیت ردیابی داشتی
(دارم )
زبون نداشتی زود تر بگی؟
(نمیدونم دارم یا نه اما باور کن همین الان یادم اومد )
خوب موقعیتش رو بگو
(بابا پلیس مخفی)
بامزه بگو کجاست
(سر خیابون)
کدوم خیابون ؟
(خیابون مغز من خوب خل من سر خیابون دانشگاه داره میدوه)
مگه تو مغزم داری ؟
خوبه میدونی اگه تو یه چیز دیگه داشتی بهترین اقوام وجدان روی زمین بودی
(چی؟)
ذهن خوانی
(اونم دارم )
پس بگو چرا خانوم ایچیزن دیر کرده
(نمیگم)
پس چنین قدرتی نداری
(میگم دارم )
پس ثابت کن
درباره این سایت